بطور كلي پنج نوع سنگ در طبيعت يافت ميشود كه بعد از ميليونها سال تشكيل شده است. انواع سنگها عبارتند از: مرمريت، گرانيت، مرمر، تراورتن، چيني
1- سنگ مرمريت:
مرمريت سنگي دگرگون شده است که با تبلور مجدد سنگ آهک به وجود ميآيد، بدين گونه که به مرور زمان و تحت فشار و حرارت، بافت و ساخت سنگ آهک دگرگون شده، مجددا تبلور يافته و يک کلسيت بزرگ، زبر و رگه دار را به وجود ميآورد. کاني اصلي تشكيل دهنده اغلب مرمريتها، کلسيت بوده و نيز داراي کانيهاي ديگري مانند کوارتز، گرافيت، هماتيت، ليمونيت، پريت و … است. مواد معدني بدست آمده از ناخالصيها، به مرمريت رنگهاي متنوعي ميبخشند. مرمريت خالص داراي رنگ سفيد و درخشاني است. رنگ خاکستري روشن تا سياه، توسط مواد کربن دار به وجود ميآيد. رنگهاي سبز معمولا توسط کلريت يا سيليکاتهاي ديگر توليد ميشوند. رنگ صورتي و قرمز به علت وجود ذرات بسيار ريز پراکنده هموتيت يا کربنات منگنز و رنگ زرد و کرم بر اثر وجود ليمونيت است. سنگ مرمريت به خاطر زيبايي، استحکام و مقاومت در برابر آتش و فرسايش، سنگي با ارزش به شمار ميرود. ايرانيان و يونانيان باستان در بناها و مجسمههاي خود از اين سنگ استفادههاي فراواني ميبردند. در مقايسه با تراورتن، سنگ مرمريت به دليل برخورداري از سختي بيشتر و تخلخل کمتر براي استفاده در کف و پله کاربرد بيشتري دارد.
2- سنگ گرانيت:
سنگ خارا يا گرانيت، گونهاي سنگ آذرين دروني است، به همين علت بافت آن داراي دانههاي متوسط تا درشت بوده و بجز پارهاي کانيها، داراي دُرّ کوهي (کوارتز) و فلدسپات ميباشد. رنگ آن از صورتي تا خاکستري پررنگ و حتي سياه بسته به کاني و شيمي سنگ متغير ميباشد. نکته جالب اينکه اين سنگ از سنگينترين سنگها ميباشد. گرانيت يکي از محکمترين و سختترين سنگها ميباشد بهمين خاطر بعنوان مصالح ساختماني بصورت گستردهاي استفاده ميشود. مقاومت اين سنگ در مقابل خوردگي باعث استفاده گسترده از آن در آزمايشگاهها شدهاست. مقاومت و سختي بالاي اين سنگ اين امکان را فراهم ميکند که ورقههايي به ضخامت تنها چند ميليمتر از اين سنگ توليد شود. بيشتر گرانيتها سخت و چگال هستند و به اين ترتيب جزو مصالح بادوام ساختماني قرار ميگيرند. در برابر نفوذ آب و اثر ضربه مقاومند و محيطهاي صنعتي را به خوبي تحمل مينمايند . ظاهر گرانيت متأثر از كار انجام شده بر روي سطح نهايي آن است كه ممكن است چكشي، كلنگي، تيشهاي يا صيقلي باشد. بهترين نماي سنگ گرانيت حالت صيقلي آن است كه زيبايي رنگ و انعكاس كريستالهاي آن را نمايش ميدهد. سطح گرانيت بر اثر حرارت و تفاوت ضريب انبساط و انقباض بين اجزاي كريستالي مختلف آن به صورت سوخته در ميآيد. استفاده تلفيقي از گرانيت صيقلي و سوخته در ساختمان به علت تضاد، زيبايي جالبي پديد ميآورد. در ايران معادن بسياري وجود دارد كه سنگهاي گرانيت با رنگهاي مختلف از آنها استخراج ميشوند. سنگ گرانيت به علت هزينه سنگين استخراج، برش و صيقل، نسبتاً گران است. به همين دليل بيشتر در نماي ساختمانهاي مهم به كار برده ميشود . از اين سنگ براي كفسازي، پيادهرو سازي و راهسازي نيز استفاده ميگردد.
3- سنگ مرمر:
سنگ مرمر نوعي سنگ آهک است که به رنگهاي گوناگون يافت ميشود. معمولا مرمر بصورت لايههايي در ميان لايههاي تراورتن ديده ميشود. در فرآيند عملكرد چشمههاي آبگرم اگر اُفت دماي آب كند باشد، آراگونيت و اگر اُفت دما به تندي صورت گيرد، تراورتن تشكيل ميگردد. در ايران به سنگي كه از آراگونيت حاصل ميشود مرمر گفته ميشود كه نام تجارتي انواع رنگي آن، انيكس ميباشد. مرمر سفيد از زمانهاي گذشته در ساختمانسازي کاربرد داشته است. مصريها و يونانيها از اين سنگ براي ساختن معابد خود استفاده ميکردند. اين سنگ در برابر گرما، سرما و باران مقاوم است ولي مقاومت اين سنگ در برابر هوازدگي، گازها و بارانهاي اسيدي كم است. به همين جهت اين سنگ را در نماي داخلي ساختمانها به كار ميبرند. ماده اصلي سازنده سنگ مرمر، کربنات کلسيم است. برخي از انواع سنگ مرمر داراي 99 درصد کربنات کلسيماند. وجود املاح آلمينيوم و منيزيم در سنگ مرمر باعث تنوع رنگ در آن ميشود. مرمر حاوي رنگهاي سبز، ليموئي، زرد، صورتي، سفيد، عسلي و غيره است كه مرمر خالص کاملاً سفيد رنگ است. ايتاليا يکي از بزرگترين توليدکنندگان سنگ مرمر در جهان است. مرغوبترين سنگهاي مرمر جهان نيز در همين کشور توليد ميشوند. سنگ مرمر به خاطر زيبايي خاصي که دارد همواره در مجسمهسازي، کارهاي ساختماني و تزييني مورد استفاده قرار گرفته است. هنرمندان برجستهاي چون «ميکل آنژ» و «لئوناردو داوينچي» در بسياري از آثار خود از سنگ مرمر استفاده کردهاند.
4- سنگ تراورتن:
تراورتن سنگ آهکي است که در اثر فعاليت چشمههاي آب گرم تشکيل ميشود. بطور کلي در طي فرآيند تشکيل ذخاير تراورتن، آبهاي گرم از بين طبقات سنگهاي کربناتي به ويژه سنگ آهک عبور ميکنند و به دليل اسيدي بودن، کربنات کلسيم موجود در اين سنگها را حل کرده و به صورت محلول کربناتي و بي کربناتي با خود به سطح زمين منتقل ميکنند. در سطح زمين به دليل افت فشار، کاهش حرارت آزاد شدن دي اکسيد کربن و همچنين تبخير، بلورهاي کلسيت تشکيل شده و به صورت لايههاي نازکي بر روي يکديگر رسوب ميکنند. پايداري شرايط ذکر شده و تداوم تشکيل لايههاي کلسيتي، باعث به وجود آمدن لايههاي يکنواختي از کربنات کلسيم متخلخل (تراورتن) ميگردد که ضخامت آنها از چند سانتي متر تا چند متر متغير است و معمولا با شيبي ملايم بر روي لايههاي سنگي قديميتر قرار ميگيرند. تغيير شرايط رسوبگذاري ميتواند باعث وقفهاي در تشکیل اين لايهها گردد که حاصل آن به وجود آمدن يک سطح جداي بين لايههاي متوالي سنگ تراورتن ميباشد. ضخامت کلي لايههاي تراورتن معمولا از چند متر تا چند ده متر متفاوت است. وجود حبابهای هوا و همچنين ناخالصيهاي آهن دو ظرفيتي، آهن سه ظرفيتي، منگنز، سيليس، مواد آلي و غيره باعث ايجاد تنوع رنگي قابل ملاحظهاي در ذخاير تراورتن به رنگهاي سفيد، شيري، کرم تا بژ، صورتي، قهوه اي، طلائي، زرد، ليموئي، قرمز و سبز ميتوانند تشکيل شوند كه از بين آنها، تراورتنهاي سفيد كه رگههاي رنگي و تخلخل يكنواخت داشته باشند، از كيفيت بيشتري برخوردارند. تراورتن به علت داشتن حفرات، خاصيت عايق حرارتي و صوتي دارد و به دليل داشتن مقاومت قابل قبول، برش پذيري و صيقل پذيري ايدهآل و زيبائي ظاهر از جمله پر مصرفترين سنگ ساختماني به شمار ميآيد. اين سنگ را ميتوان به دو شکل موجدار و بدون موج برش داد. تراورتن داراي سوراخها و حفراتي است که بايستي در هنگام فراوري سطح آن پر شود. وجود حفره در تراورتن باعث ميشود در هنگام نصب سنگ، ملات سيماني داخل اين حفرات نفوذ کرده و از سقوط سنگ جلوگيري کند.
5- سنگ چيني:
مرمريت درشت بلور، سفيد يا خاكستري روشن تا كرم را اصطلاحاً “سنگ چيني” مينامند. چينيها به صورت سنگهاي متامورف سفيد، خاكستري و رنگي، با تبلور دوباره، درخشندگي و شفافيت خاصي دارند. اين نوع سنگها كه از متامورفيسم سنگهاي آهكي اوليه حاصله شدهاند، برحسب درجه متامورفيسم و رشد كريستالها، ممكن است سنگهاي تزئيني مختلفي را با نامها و بافتهاي متفاوت ريز و درشت تشكيل دهند. سنگهاي چيني در ايران شامل سنگ آهکهاي دگرگونه مرمري شده و کاملاً باز بلورين ميباشند که عمدتاً داراي زمان پرکامبرين– پالئوزوييک بوده و تحت تاثير دگرگوني ناحيهاي و مجاورتي قرار گرفتهاند . مناطق داراي پتانسيل ذخاير سنگ چيني در کشور، مناطقي است که سنگهاي دگرگونه پرکامبرين – پالئوزويک گسترش دارد، که در اين ميان محور سنندج ـ کهنوج بيشترين پتانسيل ذخاير سنگ چيني کشور را در بردارد . لذا استانهاي لرستان ، فارس ، کرمان ، اصفهان در درجه اول اهميت و اُستانهاي کرمانشاه ، کردستان ، آذربايجان غربي ، خراسان رضوي ، اراک و همدان در درجه دوم قرار ميگيرد. ذخاير سنگ چيني از بالاترين ميزان ذخيره قطعي بعد از گرانيت و مرمريت در ايران برخوردارهستند.
تفاوت مرمر با مرمريت و سنگ چيني و تراورتن چيست؟
مرمريت نوعي سنگ آهک رسوبي است در حالي که سنگ مرمر نوعي سنگ آهک حاصل از دگرگوني ميباشد. از نظر تجاري سنگ چيني به سنگهاي سفيد كله قندي گفته ميشوند كه داراي سختي بسيار بالا ميباشد اما از نظر علمي چيني يا كريستال به يك سنگ آهكي كه در اثر افزايش شار حرارتي ناشي از تزريق ماگماي داغ يا فشار بالا دچار تبلور دوباره شدهاند اطلاق ميشود. تراورتن نوعي سنگ آهكي است كه داراي منشاء شيميايي بوده و از ته نشين شدن كربنات كلسيم نزديك چشمهها، غارها و حوضچههاي مردابي به وجود ميآيد اين سنگ بيشتر به رنگ كرم، زرد، قهوهاي، خاكستري و سفيد است. بافت آن متخلخل است و به صورت لايه لايه نيز وجود دارد. وجود حفرههاي سنگ به دليل خروج گازها به هنگام تهنشين شدن و در پارهاي از موارد تجزيه گياهان است. بيشتر آهکهاي تراورتن در رابطه با فعاليت چشمههاي آب گرم و تحت مکانيزم دگرساني تشکيل شدهاند. مرمر يك سنگ دگرگوني است كه در شرايط دگرگوني ناحيهاي همراه با تبلور مجدد كانيهاي اوليه سنگ تشكيل ميشود. اين كانيها معمولاً كانيهاي كربناته مانند كربناتهاي كلسيم و منيزيم هستند. سنگ مرمر ميتواند از كلسيت، دولوميت، منيزيت و آراگونيت تشكيل شده باشد. بنابراين مرمر الزاماً همان آراگونيت نيست. از لحاظ زمين شناسي سنگ مرمر به سنگ آهک دگرگونه و به نام Marble و Onyx اطلاق ميشود، وليکن از لحاظ تجاري به نام سنگ مرمر و مرمريت و با ترکيب سنگ آهک دگرگونه يا نادگرگون و دولوميت ميباشد. مرمريت درشت بلور، سفيد يا خاكستري روشن تا كرم را اصطلاحاً سنگ چيني مينامند. آراگونيت يکي از عمدهترين کانيهاي کربناته است. سيستم ارتورومبيک با بلورهاي سوزني و با کلسيت پلي مورف است، يعني هر دو داراي ترکيب يکسان اما ساختار بلوري متفاوت هستند. اين کاني در زمانهاي طولاني زمين شناسي پايدار نيست و به کلسيت تبديل ميشود.
سنگهاي طولي:
بوسيله قله بر به عرض 40/0 طولي يا 50/0 طولي و يا 60/0 طولي در ميآيد و بعد طولي بري شده و بوسيله ساب، پوليش ميشود و بعد مورد استفاده قرار ميگيرد. سنگهاي طولي بيشتر در ديوارها و نماي اصلي و ديوار حياط و ديوار پاركينگ و ديوار راه پله استفاده ميشود.
سنگهاي فرشي: (مخصوص كف)
كليه سنگهاي مرمريت، گرانيت، تراورتن و مرمر در صورت درخواست به ابعاد مختلف از سايز 20×20 الي 80×80 در ميآيد و يا در فرايند توليد با برش نمرههاي درخواستي توليد ميشود كه در بالكن، پاركينگ، انباري، داخل واحد و پاگرد مورد استفاده واقع ميشود.
سنگ چرمي:
مراحل چرمي كردن و يا بطور كلي چرمي به چه سنگهايي گفته ميشود: بيشتر در سنگهاي تراورتن و مرمريت انجام ميشود و بدين صورت است كه سنگ بوسيله قله بر بصورت 40/0 طولي بريده ميشود، سطح نسبتاً ناصاف دارد و بعد از اينكه از قله بر كه بريده شد به سمت طولي بر هدايت شده و طولي بري ميشود و بعد بوسيله دستگاه ساب كه لقمههاي فرچهاي فرانكفورتي روي آن نصب شده است بطور سطحي و نسبتاً نرم كه رزين نشده است در ميآيد كه به آن سنگ چرمي گفته ميشود. مراحل استفاده و كاربرد آن در پروژه در ديوار پاركينگ، كف بالكن، ديوار بالكن، ديوار لابي ورودي از آن استفاده ميشود.
سنگهاي بادبر:
سنگهاي 15/0 و 20/0 طولي به ضخامت 4 سانت بريده ميشوند و بعد با نيروي انساني و تيشههاي مخصوص بصورت بادبر در ميآورند. سنگهاي مرمريت و تراورتن را بيشتر به اين صورت در ميآورند و بصورت تركيبي در نماي اصلي و زير كنسول از آن استفاده ميكنند. سنگ بادبر، با دوام و بسيار زيبا است و در طراحيهاي مختلف مورد استفاده قرار مي گيرد.
سنگهاي تيشهاي:
به سنگهايي اتلاق ميشود كه بعد از فرآيند سنگ، سطح سنگ تيشه ميخورد كه انواع آن عبارتند از: تيشه دستي، تيشه ماشيني، دو تيشه، صيقلي تيشهاي، سند بلاست، تيشه سوزني يا بوش همر.
تيشه دستي: بوسيله نيروي انساني و با تيشه مخصوص انجام ميشود كه اصطلاحاً تيشه دستي ميگويند.
تيشه ماشيني: با دستگاه مخصوص، تيشه ميخورد.
دو تيشه: همان تيشه دستي است كه بصورت چپ و راست انجام ميشود.
صيقلي تيشهاي: بدين صورت است كه اول سنگ، ساب ميخورد و صيقلي ميشود و بعد بصورت دستي، تيشه ميخورد كه بسيار زيبا و شكيل ميشود.
سند بلاست: بوسيله دستگاه باد و با فشار شديد باد به سطح سنگ ايجاد ميشود.
تيشه سوزني: يا بوش همر نيز با دستگاهي كه به حالت چكشي، ضربه سوزني شكل به سطح سنگ ميزند.
سنگ آنتيك:
مراحل آنتيك كردن سنگ و يا بطور كلي آنتيك به چه سنگهايي گفته ميشود: عمل و يا فرآوري است كه در سنگهاي مرمريت و تراورتن انجام ميشود كه بيشتر در مورد تراورتن مصداق عام و خاص است، كاربرد بيشتر در لابي ورودي، كف بالكن، ديوارهاي محل استخر و سونا، كف پشت بام ، قسمتهايي از ديوار پاركينگ و يا راه پله بصورت قاب ميباشد. نحوه توليد به اين ترتيب است كه بصورت طولي بريده ميشود و بعد بوسيله كله بر به ابعاد مختلف بريده ميشود و سپس در دستگاه ويبره قرار ميگيرد و بعد بصورت آنتيك ايفاي نقش ميكند.
سنگهاي قيچي:
سنگهاي تزئيني هستند كه بيشتر بصورت تركيبي از آن استفاده ميشود و در نما و داخل ساختمان جهت دكوراسيون بالاي شومينه و پشت ال سي دي از آن استفاده ميشود. نحوه توليد بدين صورت ميباشد كه با دستگاه گيوتين دو نيم شده و به صورت 02/0 و 04/0 و 06/0 طولي و يا 03/0 و 05/0 و 07/0 طولي و به ضخامت 4 سانت و طول نهايتاً 40 سانت در دستگاه گيوتين قرار ميگيرد و تبديل به قيچي ميشود. انواع سنگ گرانيت و مرمريت و تراورتن مورد استفاده قرار ميگيرد.
سنگهاي ورقهاي:
سنگ ورقهاي يا سنگ مالون كه به رنگهاي مشكي، قهوه اي، زرد، قرمز و سبز ميباشد كه معادن آنها در شهرهاي مختلف ايران ميباشد كه عمدتاً در مشهد و كاشان ميباشد كه بوسيله بيل مكانيكي و دستگاه پيكور بصورت ورقهاي در ميآيد و به سنگ ورقهاي شهرت پيدا كرده است كه بيشتر در محوطه و ديوار و كف بصورت نامنظم اجرا ميشود و در آب نما نيز مورد استفاده قرار ميگيرد.
اسلب:
اصطلاحاً به سنگهاي داراي ابعاد بزرگ(مثلاً 2m ×m 2) كه با دستگاه ارّه بريده ميشود اسلب ميگويند و روي كليه سنگها اعم از مرمريت، گرانيت، تراورتن و مرمر بصورت محدود انجام ميشود و به ابعاد مختلف به ضخامت 2 سانت و يا 4 سانت انجام ميشود. در صورت درخواست به ابعاد 60/0 طولي، 80×80، 60×60 و يا 80/0 طولي و در نهايت هر ابعاد در خواستي انجام ميگيرد. دستگاههاي خارجي كه موجود ميباشد عبارتند از دستگاههاي ايتاليائي، دستگاه پدريني يا سيمك، قله بر زوناتو انجام ميشود و ساب ميخورد و پرداخت ميشود.
سنگهاي كيوبيك:
اين مدل سنگها بيشتر در محوطه استفاده ميشود( پياده رو و يا جلوي درب ساختمان). مراحل توليد بدين صورت است كه در معدن بوسيله بيل مكانيكي با دستگاه پيكور به سنگ ضربه زده ميشود و به ابعاد مختلف از 09/0×09/0 الي 13/0×13/0 در ميآيد.
سنگهاي معرق:
بصورت تركيبي و نمادين از آن استفاده ميشود كه در وسط سالن و يا ورودي خانه و يا وسط راه پله و بيشتر كف پاگرد به ابعاد مختلف با طرحهاي گوناگون و گلهاي بسيار زيبا بكار برده ميشود. سنگ معرق توسط دستگاه واترجت با طرحها و شكلهاي مختلف و زيبا تهيه ميشود.
شاخصهاي انتخاب سنگ جهت نماي ساختمان
بيشترين كاربرد سنگ در ساختمان، در نماي آن است. نماي ساختمان بدليل قرار گرفتن در معرض شرايط جوي( باران، يخبندان، آفتاب و آلايندهها) از اهميت خاصي برخوردار است و ميبايست به نكات زير دقت كرد:
1- نوع آب و هواي منطقه در نظر گرفته شود.
2- قابليت صيقل كردن و برش را داشته باشد.
3- مقاومتهاي كششي و خمشي نسبتاً خوبي را دارا باشد.
4- تركيبات كاني شناسائي آن بايد در نظر گرفته شود. چون كانيهاي مضر (كانيهاي آهن) در برابر آب و هوا، اكسيده شده و در نتيجه ميتواند نقطه ضعف بوده و باعث تخريب سنگ شود.
5- بهتر است برآوردي از عمر مفيد ساختمان به عمل آيد و سنگ نما متناسب با آن انتخاب گردد.
6- در صورت نصب سنگ به روشتر، چسبندگي خوبي با ملات داشته باشد.
7- رنگ آن با ثبات باشد.
8- در برابر بخارها و گازها و پرتو آفتاب، پايدار باشد.
شاخصهاي انتخاب سنگ كف و پلكان
سنگهاي مورد استفاده در كف و پلكان با توجه به اينكه در معرض سايش و احتملاً ضربه خوردن ميباشند، بايد از ويژگيهاي زير برخوردار باشند؛ دارا بودن قابليت برش در يك جهت كه سنگهاي دگرگوني و بعضي از سنگهاي رسوبي اين خصوصيت را دارا ميباشند.
1- داراي مقاومت ضربهاي زياد باشند.
2- محكم و سخت باشند.
3- داراي مقاومت سايشي نسبتاً زياد باشند.
4- تخلخل كم
5- رنگ و ظاهر زيبا
6- قابل شستشو و پايداري در برابر اسيدها و بازها و شويندهها
7- از بهترين سنگها براي استفاده در كف و پلكان، گنايس و كوارتزيت ميباشند.
شاخصهاي انتخاب سنگ جهت نماي ساختمان
بيشترين كاربرد سنگ در ساختمان، در نماي آن است. نماي ساختمان بدليل قرار گرفتن در معرض شرايط جوي( باران، يخبندان، آفتاب و آلايندهها) از اهميت خاصي برخوردار است و ميبايست به نكات زير دقت كرد:
نوع آب و هواي منطقه در نظر گرفته شود.
قابليت صيقل كردن و برش را داشته باشد.
مقاومتهاي كششي و خمشي نسبتاً خوبي را دارا باشد.
تركيبات كاني شناسائي آن بايد در نظر گرفته شود. چون كانيهاي مضر(كانيهاي آهن) در برابر آب و هوا، اكسيده شده و در نتيجه ميتواند نقطه ضعف بوده و باعث تخريب سنگ شود.
بهتر است برآوردي از عمر مفيد ساختمان به عمل آيد و سنگ نما متناسب با آن انتخاب گردد.
در صورت نصب سنگ به روش تر، چسبندگي خوبي با ملات داشته باشد.
رنگ آن با ثبات باشد.
در برابر بخارها و گازها و پرتو آفتاب، پايدار باشد.
مراحل فراوري سنگ در کارخانه
1- تخليه و بارگيري توسط جرثقيل
فعاليت اصلي در اين مرحله تخليه کردن کوپ از روي ماشين و قراردادن آن روي واگن ميباشد، کوپ تخليه شده سپس توسط وينچ به زير قله بر يا اره هدايت ميشود.
2- برش توسط قله بر يا اره (برش اوليه)
سنگ قرار داده شده روي واگن بر روي ريلهايي حرکت کرده و به زير قله بر يا اره بر ميرود و برش کوپ انجام ميگيرد. براي قله بر ارتفاع سنگ اندازهگيري و عمق برش روي آن تعيين ميشود تا برشهاي بعدي داراي عرض مورد نظر باشند و در برش آخر ضايعات حداقل گردد ولي براي اره بر، محدوديت برش عمقي وجود ندارد، لذا تعيين عمق برش اول وجود ندارد، يعني فقط يکبار به زير اره برده ميشود و پس از اتمام برش خارج و ورق ها تخليه ميگردد. قله بر و اره بر، قلب واحد فرآوري است و کارخانه داران حساسيت زيادي روي آن دارند، در واقع ميتوان آن را گلوگاه توليد دانست.
3- برشهاي طولي و عرضي
طولي بر: برش طولي سنگ را به عهده دارد و ضايعات دو طرف برش را ميگيرد و عرض سنگ توليدي در اين بخش معلوم ميشود.
کله بر: برش عرضي سنگ را انجام ميدهد و بهترين طول براي سنگ معلوم ميشود.
شکسته بر: سنگهاي شکسته شده در جريان توليد در اين بخش در اندازههاي مناسب قواره ميشود.
چهل بر: براي توليد بيشتر و عدم شکستگي گاهي کوپ بر روي قله بر با قطر 40 سانتيمتر بريده ميشود و آنگاه دو طرفش ساييده ميشود و از وسط باز ميگردد.
بيست بر: بيست بر همان کار چهل بر را با سنگ هاي 15 و 20 سانتيمتر انجام ميدهد و معمولا بيست بر را به گونهاي ميسازند که عمل سايش و از وسط باز کردن همزمان صورت ميپذيرد. يعني از يک طرف سنگ 4 سانتي متري صيقلي قرار داده ميشود و از طرف ديگر سنگ صيقلي شده 2 سانتيمتري خارج ميشود.
4- ساب و صيقل کاري
فعاليت اصلي در اين مرحله سايش و براق کردن سنگ توليدي ميباشد. سنگهاي سالم توسط سابهاي اتوماتيک و سنگهاي ناسالم توسط سابهاي دستي صيقل داده ميشود.
5- برش پلاکها به ابعاد نهايي
بعد از برش طولي و زدن کله پلاکها آنها را توسط دستگاه فرز به ابعاد مورد نظر در ميآورند. اين ابعاد ميتواند مطابق با نظر مشتري تعيين گردد يا به ابعاد متدوال در بازار در آيد. اين مرحله از کار در واحدهاي توليدي مدرن به صورت اتوماتيک و در واحدهاي غير مدرن با دست انجام ميگيرد.
6- اندازه کردن ضخامت (سنگ زني احتمالي)
هدف از انجام اين کار رسيدن به ضخامت نهايي است. در اين مرحله از توليد، ضخامتهاي اضافي از مقدار استاندارد گرفته ميشود.
7- پخ زني و پرداخت کاري محيطي
در اين مرحله عمليات زير صورت ميگيرد:
الف: پخ زدن دولبه نخستين
ب: چرخش 180 درجه پلاک
ج: پخ زدن دو لبه پاييني باقيمانده
د: اندازه کردن طول و عرض پلاک
ه: ايجاد شيارهايي در پشت سنگ
8- دسته بندي، ترميم و شستشو
در اين مرحله محصول توليد شده بر حسب کيفيت، رنگ و اندازه از هم تفکيک و قطعاتي که نياز به ترميم (چسب کاري و يا بتونه کاري) دارند، روي آنها عمليات لازم انجام شده و بعد از ترميم، شستشو و خشک گشته و در پايان کار بر اساس نوع درجهاي که دارند تفکيک و در قسمتهاي مجزا بسته بندي ميشوند.
9- بسته بندي
در صورت صدور به خارج از کشور، محصولات توليدي در جعبه يا پالتهاي مناسب بسته بندي و براي بارگيري و ارسال آماده ميشوند.
10- جابجايي سنگ در کارخانه
در مورد جابجايي سنگ بريده شده در سالن سنگ بري، شرايط کار نامساعد و پرت کار بسيار زياد است که در حال حاضر چنانچه از وسايل چرخدار با کف لاستيکي براي جابجايي سنگ استفاده شود ميتوان اميدوار بود که ضايعات کم شود. در حالي که در کشورهاي داراي صنعت پيشرفته سنگ بري اکثرا از رولر، ترولي، جرثقيل سقفي و آرم کرين و صفحه برگردان اسلب در سالنهاي سنگ بري استفاده مينمايند که تاثير زيادي بر سرعت عمل و سلامت سنگ دارد.
خصوصيات اصلي عمليات ساختماني با سنگ
اين مباني كه ضامن ساخت بنا با كيفيت بهتر خواهد بود عبارتند از:
در هنگام بنائي بايد سنگ را ابتدا مرطوب كرده و سپس از آن استفاده نمود.
سنگها بصورت كله و راسته بايد به نحوي روي هم قرار گيرند كه قطعات بخوبي در يكديگر قفل بست شوند و نبايد بندهاي بين سنگها، روي يكديگر قرار گيرند.
ملات در بين سنگها بايد به نحوي قرار گيرد كه مانع از تماس لبههاي سنگ فوقاني و تحتاني با يكديگر شود.
قطعات سنگ چيده شده در رج اول بايد بزرگتر از رجهاي فوقاتي باشد.
سنگ بايد در جهت خواب و جهت اوليه و طبيعي آن قرار گيرد، به اين ترتيب راستاي نيروهاي وارده بر روي هر قطعه از سنگ ساختماني، بايد عمود بر رگه يا خواب طبيعي آن باشد. اين مسئله در مورد سنگهاي لايه لايه از اهميت ويژهاي برخوردار است.
قطعه سنگ بايد در محل مورد نظر به نحوي قرار داده شود كه پس از تماس با ملات حركت نكند.
عمليات بنائي با سنگ در هواي زير 5 درجه سانتي گراد مجاز نيست و پس از عمليات ساختماني بايد به نحو مطلوب آنها را در برابر ضربه و عوامل جوي حفظ نمود.
بسته به نوع و مقاومت سنگ و شرايط اقليمي و مصالح، طرح بايد بندكشي مناسب با ديوارهاي سنگ انجام شود.
براي نصب سنگهاي پلاك، قطعاً بايد قلابهاي مناسب فلزي از آهن ضد زنگ و يا ساير فلزات مناسب مانند برنز جهت اتصال بهتر سنگ به ملات و يا بصورت نصب خشك پيش بيني شود.